معنی فارسی fimbrillae

B1

فیمبریلاها، جمع کلمه فیمبریلا، به ساختارهای نازک و رشته‌ای کوچک اشاره دارد.

Plural form of fimbrilla, referring to multiple small fringe or filamentous structures.

example
معنی(example):

زیر میکروسکوپ، فیمبریلاها به وضوح مشخص بودند.

مثال:

Under the microscope, the fimbrillae were clearly defined.

معنی(example):

فیمبریلاها در افزایش مساحت سطح برای جذب کمک می‌کنند.

مثال:

The fimbrillae help in enhancing surface area for absorption.

معنی فارسی کلمه fimbrillae

: معنی fimbrillae به فارسی

فیمبریلاها، جمع کلمه فیمبریلا، به ساختارهای نازک و رشته‌ای کوچک اشاره دارد.