معنی فارسی fimbrilliferous

B1

فیمبریلیفرس، به ساختارهایی اطلاق می‌شود که دارای فیمبریلاها هستند.

Bearing or possessing fimbrillae.

example
معنی(example):

گونه‌های گیاهی فیمبریلیفرس، سازگاری‌های منحصر به فردی را نشان می‌دهند.

مثال:

The fimbrilliferous plant species exhibit unique adaptations.

معنی(example):

دانشمندان ساختارهای فیمبریلیفرس را به خاطر نقش‌های اکولوژیکی‌شان مطالعه می‌کنند.

مثال:

Scientists study fimbrilliferous structures for their ecological roles.

معنی فارسی کلمه fimbrilliferous

: معنی fimbrilliferous به فارسی

فیمبریلیفرس، به ساختارهایی اطلاق می‌شود که دارای فیمبریلاها هستند.