معنی فارسی findability
B2قابلیت پیدا کردن به معنای آسانی و سرعتی است که یک کاربر میتواند اطلاعات مورد نظر خود را در یک محیط دیجیتال جستجو و پیدا کند.
The quality of being easily found or located.
- NOUN
example
معنی(example):
قابلیت پیدا کردن مقاله با برچسبگذاری بهتر افزایش یافت.
مثال:
The findability of the article improved with better tagging.
معنی(example):
قابلیت پیدا کردن برای کاربرانی که به دنبال اطلاعات خاصی هستند، بسیار حیاتی است.
مثال:
Findability is crucial for users looking for specific information.
معنی فارسی کلمه findability
:
قابلیت پیدا کردن به معنای آسانی و سرعتی است که یک کاربر میتواند اطلاعات مورد نظر خود را در یک محیط دیجیتال جستجو و پیدا کند.