معنی فارسی findable
B1قابل پیدا کردن به معنای این است که چیزی به راحتی میتواند توسط کاربران یا سیستمها شناسایی و دسترسی پیدا شود.
Able to be found.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این سند به راحتی در پایگاه داده قابل پیدا کردن است.
مثال:
The document is easily findable in the database.
معنی(example):
اطمینان حاصل کنید که تمام پروندهها با کلیدواژههایشان قابل پیدا کردن هستند.
مثال:
Make sure that all files are findable by their keywords.
معنی فارسی کلمه findable
:
قابل پیدا کردن به معنای این است که چیزی به راحتی میتواند توسط کاربران یا سیستمها شناسایی و دسترسی پیدا شود.