معنی فارسی finger hole

B2

سوراخ‌هایی که با انگشتان پوشانده می‌شوند تا صداهای متفاوتی تولید شود.

Holes on a musical instrument that are covered by fingers to produce different pitches.

noun
معنی(noun):

A hole in a musical instrument to be covered with a finger to modify the pitch.

example
معنی(example):

فلوت چندین سوراخ انگشتی دارد تا نت‌های مختلف ایجاد کند.

مثال:

The flute has several finger holes to create different notes.

معنی(example):

پوشاندن صحیح سوراخ‌های انگشتی برای تولید صدای خوب مهم است.

مثال:

Covering the finger holes correctly is important for good sound.

معنی فارسی کلمه finger hole

: معنی finger hole به فارسی

سوراخ‌هایی که با انگشتان پوشانده می‌شوند تا صداهای متفاوتی تولید شود.