معنی فارسی finicism

B2

نگرانی و وسواس در جزئیات یا دقت.

Excessive concern with trivial details.

example
معنی(example):

وسواس در استدلال‌های او باعث شد که دنبال کردن آن‌ها دشوار باشد.

مثال:

The finicism in his arguments made them hard to follow.

معنی(example):

وسواس او در مورد دستور زبان صحیح معلم را تحت تاثیر قرار داد.

مثال:

Her finicism about proper grammar impressed the teacher.

معنی فارسی کلمه finicism

: معنی finicism به فارسی

نگرانی و وسواس در جزئیات یا دقت.