معنی فارسی finnickier
B1به معنی حساستر یا انتخابگراتر نسبت به دیگران.
More finicky; more particular about choices or preferences.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او در مقایسه با خواهر و برادرش در مورد غذا، حساستر است.
مثال:
She is finnickier than her siblings when it comes to food.
معنی(example):
اگر میخواهید بهترین نتیجه را بگیرید، باید در مورد انتخابهایتان بیشتر حساس باشید.
مثال:
You need to be finnickier about your choices if you want the best outcome.
معنی فارسی کلمه finnickier
:
به معنی حساستر یا انتخابگراتر نسبت به دیگران.