معنی فارسی fire-

B1

مفاهیم و اقداماتی که می‌تواند خطرات ناشی از آتش را کاهش دهد و ایمنی افراد را افزایش دهد.

The concepts and practices aimed at preventing and responding to fire-related incidents and ensuring safety.

example
معنی(example):

ایمنی آتش برای جلوگیری از حوادث در خانه ضروری است.

مثال:

Fire safety is essential in preventing accidents at home.

معنی(example):

او تمرینات مربوط به آتش را به‌طور منظم انجام می‌داد تا اطمینان حاصل کند که همه می‌دانند در شرایط اضطراری چه کنند.

مثال:

He practiced fire drills regularly to ensure everyone knew what to do in an emergency.

معنی فارسی کلمه fire-

: معنی fire- به فارسی

مفاهیم و اقداماتی که می‌تواند خطرات ناشی از آتش را کاهش دهد و ایمنی افراد را افزایش دهد.