معنی فارسی firefang
B1دندان آتشین، دندانی افسانهای یا سمبلیک که معمولاً به عنوان نشانهای از قدرت و نابودی از آن یاد میشود.
A symbolic or mythical tooth associated with fierceness and strength, often depicted in stories.
- OTHER
example
معنی(example):
گرگ دندانهای آتشینی تیز داشت که در نور آفتاب میدرخشیدند.
مثال:
The wolf had sharp firefangs that glinted in the sunlight.
معنی(example):
در افسانه، دندان آتشین نشانهای از قدرت بود.
مثال:
In the legend, the firefang was a sign of strength.
معنی فارسی کلمه firefang
:
دندان آتشین، دندانی افسانهای یا سمبلیک که معمولاً به عنوان نشانهای از قدرت و نابودی از آن یاد میشود.