معنی فارسی fishyback
B1حالت یا وضعیتی که در آن کودک بر روی کمر شخصی نشسته و به مانند ماهی در آب بازی میکند.
A position or state where a child sits on a person's back, mimicking a fish in water play.
- OTHER
example
معنی(example):
کودک وقتی بر روی کمر پدرش نشسته بود، خندید.
مثال:
The child laughed when he sat on his father's fishyback.
معنی(example):
یک کمر ماهی روش جالبی برای بازی کودکان در آب است.
مثال:
A fishyback is a fun way for kids to play in the water.
معنی فارسی کلمه fishyback
:
حالت یا وضعیتی که در آن کودک بر روی کمر شخصی نشسته و به مانند ماهی در آب بازی میکند.