معنی فارسی fishybacking

B1

سو استفاده از کار یا تلاش دیگران، به‌ویژه در زمینه‌های تحصیلی یا شغلی.

To benefit from someone else's efforts or work without contributing oneself.

example
معنی(example):

او به خاطر سو استفاده از پروژه دوستش متهم شد.

مثال:

He was accused of fishybacking on his friend's project.

معنی(example):

دانش‌آموز به خاطر سو استفاده در تکلیف گروهی مورد انتقاد قرار گرفت.

مثال:

The student was criticized for fishybacking in the group assignment.

معنی فارسی کلمه fishybacking

: معنی fishybacking به فارسی

سو استفاده از کار یا تلاش دیگران، به‌ویژه در زمینه‌های تحصیلی یا شغلی.