معنی فارسی fitcher

B1

موجود یا شیء خاصی که در افسانه‌ها یا داستان‌های محلی توصیف می‌شود.

A creature or object that is described in local myths or stories.

example
معنی(example):

یک فیتیچر می‌تواند در جنگل‌های محلی پیدا شود.

مثال:

A fitcher can be found in the local woods.

معنی(example):

آنها می‌گویند که فیتیچرها خواص جادویی دارند.

مثال:

They say that fitchers have magical properties.

معنی فارسی کلمه fitcher

: معنی fitcher به فارسی

موجود یا شیء خاصی که در افسانه‌ها یا داستان‌های محلی توصیف می‌شود.