معنی فارسی fitfulness
B2نوسان، به حالت بیثباتی و تغییر مداوم اطلاق میشود که در احساسات یا موقعیتها مشاهده میشود.
Fitfulness refers to a lack of stability or consistency, often in behavior or emotions.
- NOUN
example
معنی(example):
نوسانات او پیشبینی حالش را دشوار کرد.
مثال:
Her fitfulness made it hard to predict her mood.
معنی(example):
نوسانات آب و هوا مدام در حال تغییر بود.
مثال:
The fitfulness of the weather kept changing.
معنی فارسی کلمه fitfulness
:
نوسان، به حالت بیثباتی و تغییر مداوم اطلاق میشود که در احساسات یا موقعیتها مشاهده میشود.