معنی فارسی fitified
B1فیت شده، به معنای رسیدن به وضعیت بدنی خوب و سلامت است.
Fitified means to become fit or healthy through exercise or a balanced diet.
- VERB
example
معنی(example):
پس از تمرینات، او احساس فیت شدگی کرد.
مثال:
After the workouts, he felt fitified.
معنی(example):
رژیم غذایی جدید، به طرز چشمگیری سبک زندگی او را فیت کرد.
مثال:
The new diet fitified her lifestyle significantly.
معنی فارسی کلمه fitified
:
فیت شده، به معنای رسیدن به وضعیت بدنی خوب و سلامت است.