معنی فارسی flagitiousness
B1شرارت به معنای بزهکاری و اعمال ناپسند است.
The quality of being wicked or villainous.
- NOUN
example
معنی(example):
شرارت اعمال او همه را شوکه کرد.
مثال:
The flagitiousness of his actions shocked everyone.
معنی(example):
شرارت او در رفتار با دیگران مشهود بود.
مثال:
Her flagitiousness was evident in her treatment of others.
معنی فارسی کلمه flagitiousness
:
شرارت به معنای بزهکاری و اعمال ناپسند است.