معنی فارسی flagleaf
B2برگ اصلی و مشخص گیاه که در قسمت بالای ساقه قرار دارد و نشاندهنده سلامت و رشد گیاه است.
The topmost leaf of a plant, often associated with the plant's overall health and growth.
- NOUN
example
معنی(example):
پرچم برگ این گیاه برای فتوسنتز مهم است.
مثال:
The flagleaf of the plant is important for photosynthesis.
معنی(example):
کشاورزان پرچم برگ را برای تعیین سلامت محصول زیر نظر دارند.
مثال:
Farmers monitor the flagleaf to determine the health of the crop.
معنی فارسی کلمه flagleaf
:
برگ اصلی و مشخص گیاه که در قسمت بالای ساقه قرار دارد و نشاندهنده سلامت و رشد گیاه است.