معنی فارسی flammivomous
C2به موجوداتی اطلاق میشود که قادر به بالا آوردن آتش هستند.
Referring to creatures that expel fire.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
موجود فلومیوماس جریان آتش را پراکنده کرد.
مثال:
The flammivomous creature emitted a stream of fire.
معنی(example):
متون باستانی در مورد اژدهای فلومیوماس که گنج را محافظت میکند، توصیف کردهاند.
مثال:
Ancient texts described a flammivomous dragon guarding the treasure.
معنی فارسی کلمه flammivomous
:
به موجوداتی اطلاق میشود که قادر به بالا آوردن آتش هستند.