معنی فارسی flatterous
B1محبتآمیز، به معنای پر از تحسین و تمجید، معمولاً به طور غیرصادقانه.
Characterized by flattery; excessively complimentary.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
اظهارات محبتآمیز او اغلب به عنوان عدم صداقت تلقی میشد.
مثال:
His flatterous remarks were often seen as insincere.
معنی(example):
سخنرانی محبتآمیز فاقد احساس واقعی بود.
مثال:
The flatterous speech lacked genuine sentiment.
معنی فارسی کلمه flatterous
:
محبتآمیز، به معنای پر از تحسین و تمجید، معمولاً به طور غیرصادقانه.