معنی فارسی flatteur

B1

محبت‌کننده، کسی که با تحسین و تمجید مداوم به دیگران نزدیک می‌شود.

A person who flatters others, often for selfish reasons.

example
معنی(example):

او به عنوان یک محبت‌کننده شناخته می‌شد که همیشه به رئیسش تمجید می‌کرد.

مثال:

He was known as a flatterer, always complimenting his boss.

معنی(example):

یک محبت‌کننده ممکن است محبوبیت پیدا کند، اما اغلب اعتماد دیگران را از دست می‌دهد.

مثال:

A flatterer may gain favor, but often loses respect.

معنی فارسی کلمه flatteur

: معنی flatteur به فارسی

محبت‌کننده، کسی که با تحسین و تمجید مداوم به دیگران نزدیک می‌شود.