معنی فارسی flatulences
B1نفخ، خروج گاز از سیستم گوارشی که میتواند از لحاظ اجتماعی ناراحتکننده باشد.
The condition of being flatulent; the accumulation of gas in the digestive tract.
- NOUN
example
معنی(example):
نفخها گاهی اوقات میتوانند در مکانهای عمومی شرمآور باشند.
مثال:
Flatulences can sometimes be embarrassing in public.
معنی(example):
پزشک توضیح داد که نفخها یک مشکل هضمی طبیعی هستند.
مثال:
The doctor explained that flatulences are a normal digestive issue.
معنی فارسی کلمه flatulences
:
نفخ، خروج گاز از سیستم گوارشی که میتواند از لحاظ اجتماعی ناراحتکننده باشد.