معنی فارسی flecnodal
B1مربوط به نودهای غیر معمول در ساختارها یا الگوها.
Related to flecnodal structures or patterns.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
دانشمند ساختارهای فکل نودال را در نمونه بافت بررسی کرد.
مثال:
The scientist studied the flecnodal formations in the tissue sample.
معنی(example):
الگوهای فکل نودال ممکن است نشاندهنده ناهنجاریهای رشد باشند.
مثال:
Flecnodal patterns can indicate growth abnormalities.
معنی فارسی کلمه flecnodal
:
مربوط به نودهای غیر معمول در ساختارها یا الگوها.