معنی فارسی fleeciness
B1حالت یا ویژگی نرم و لطیف مانند پشم.
The quality of being soft and fluffy like fleece.
- NOUN
example
معنی(example):
نرمی پشم مانند پتو را بسیار راحت کرد.
مثال:
The fleeciness of the blanket made it very comfortable.
معنی(example):
کودکان نرمی اسباب بازیهای خود را دوست دارند.
مثال:
Children love the fleeciness of their toys.
معنی فارسی کلمه fleeciness
:
حالت یا ویژگی نرم و لطیف مانند پشم.