معنی فارسی fleetings
B1زودگذریها، حالت یا کیفیت گذرا و سریع فعالیتها یا وقایع.
The plural form of fleeting, referring to things that pass quickly.
- NOUN
example
معنی(example):
زودگذری ستارهها برای تماشاگران مسحورکننده بود.
مثال:
The fleetings of the stars were mesmerizing to the onlookers.
معنی(example):
در زودگذریها، خاطرات میتوانند هم زیبا و هم دردناک باشند.
مثال:
In fleetings, memories can be both beautiful and painful.
معنی فارسی کلمه fleetings
:
زودگذریها، حالت یا کیفیت گذرا و سریع فعالیتها یا وقایع.