معنی فارسی fleetly
B2چابکانه، به معنای حرکت سریع و با agility.
In a manner that shows quickness or agility.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور چابک و سریع از میان جنگل انبوه عبور کرد.
مثال:
He moved fleetly through the dense forest.
معنی(example):
او به طور چابک کارهایش را به اتمام رساند و همه را تحت تأثیر قرار داد.
مثال:
She fleetly completed her tasks, impressing everyone.
معنی فارسی کلمه fleetly
:
چابکانه، به معنای حرکت سریع و با agility.