معنی فارسی fleshlike
B1شبیه به گوشت، به اشیاء یا بافتهایی اطلاق میشود که ویژگیهای ظاهری یا لمسی مشابه با گوشت دارند.
Resembling flesh; having a soft and pliable texture similar to that of flesh.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
متریالی که در عروسک استفاده شده، از نظر بافت شبیه به گوشت است.
مثال:
The material used in the dummy is fleshlike in texture.
معنی(example):
دستهای نرم و شبیه به گوشت او به آرامی روی پوست من احساس گرما میکرد.
مثال:
Her soft, fleshlike hands felt warm against my skin.
معنی فارسی کلمه fleshlike
:
شبیه به گوشت، به اشیاء یا بافتهایی اطلاق میشود که ویژگیهای ظاهری یا لمسی مشابه با گوشت دارند.