معنی فارسی flexuousness

B2

پیچیدگی یا انحنا، به طور خاص در مواردی که اشیاء یا خطوط به شکل نرم و به آرامی پیچیده شده‌اند.

The quality of being full of bends or curves; having a winding or serpentine form.

example
معنی(example):

پیچیدگی رودخانه آن را زیبا می کند.

مثال:

The flexuousness of the river makes it beautiful.

معنی(example):

طراح بر روی پیچیدگی خطوط در اثر هنری تمرکز کرد.

مثال:

The designer focused on the flexuousness of the lines in the artwork.

معنی فارسی کلمه flexuousness

: معنی flexuousness به فارسی

پیچیدگی یا انحنا، به طور خاص در مواردی که اشیاء یا خطوط به شکل نرم و به آرامی پیچیده شده‌اند.