معنی فارسی flexural
B2مربوط به ظرفیت یک ماده برای تحمل بارهای خمشی بدون شکست.
Relating to or characterized by bending or flexing.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
باید مقاومت خمشی این ماده را آزمایش کنیم.
مثال:
We need to test the flexural strength of this material.
معنی(example):
ویژگیهای خمشی در مهندسی سازه مهم هستند.
مثال:
Flexural properties are important in structural engineering.
معنی فارسی کلمه flexural
:
مربوط به ظرفیت یک ماده برای تحمل بارهای خمشی بدون شکست.