معنی فارسی flightiness

B1

حالت یا ویژگی سبکی و تغییر پذیر بودن، بخصوص در افکار یا رفتار.

The quality of being light-hearted or changeable and lacking seriousness.

example
معنی(example):

سبکی او باعث می‌شد که تمرکز کردن برایش سخت باشد.

مثال:

Her flightiness made it hard for her to stay focused.

معنی(example):

سبکی وضع هوا باعث شد که همه در حدس زدن بمانند.

مثال:

The flightiness of the weather kept everyone guessing.

معنی فارسی کلمه flightiness

: معنی flightiness به فارسی

حالت یا ویژگی سبکی و تغییر پذیر بودن، بخصوص در افکار یا رفتار.