معنی فارسی flook

B1

فlook، به معنای نگاهی معنادار یا ابراز احساسات از طریق چهره، معمولاً به معنای تعجب یا شگفتی.

A facial expression that suggests surprise or confusion.

example
معنی(example):

وقتی جشن سورپرایز را دید، یک نوع نگاه عجیب به چهره‌اش آمد.

مثال:

He gave a flook when he saw the surprise party.

معنی(example):

هنگامی که غذا را چشید، یک چهره خنده‌دار به خود گرفت.

مثال:

She had a funny flook when she tasted the dish.

معنی فارسی کلمه flook

:

فlook، به معنای نگاهی معنادار یا ابراز احساسات از طریق چهره، معمولاً به معنای تعجب یا شگفتی.