معنی فارسی floorway

B1

مسیر یا راه در کف، به ویژه برای رفت و آمد.

A pathway or route on the floor, particularly for movement.

example
معنی(example):

آنها یک راهروی وسیع ایجاد کردند تا دسترسی بهتری فراهم شود.

مثال:

They created a wide floorway for better accessibility.

معنی(example):

راهروی کف با کاشی‌های زیبا تزئین شده بود.

مثال:

The floorway was decorated with beautiful tiles.

معنی فارسی کلمه floorway

:

مسیر یا راه در کف، به ویژه برای رفت و آمد.