معنی فارسی floorwise
B1به معنی ترتیب دادن یا انجام کارها به صورت طبقات یا در سطوح مختلف است.
In a manner that relates to different floors or levels, often used in contexts of arrangement or organization.
- ADVERB
example
معنی(example):
بازسازیها به صورت طبقهای انجام خواهند شد، از پایین به بالا.
مثال:
The renovations will be done floorwise, starting from the bottom up.
معنی(example):
ما مبلمان را به صورت طبقهای چیدهایم تا فضا را به حداکثر برسانیم.
مثال:
We have arranged the furniture floorwise to maximize space.
معنی فارسی کلمه floorwise
:به معنی ترتیب دادن یا انجام کارها به صورت طبقات یا در سطوح مختلف است.