معنی فارسی flotson
B1شی شناور که برای علامتگذاری یا مشخص کردن ناحیهای در آب استفاده میشود.
A floating object used to indicate boundaries or areas in water.
- NOUN
example
معنی(example):
فلوتسون برای علامتگذاری مرزهای منطقه شنا استفاده میشد.
مثال:
The flotson was used to mark the boundaries of the swimming area.
معنی(example):
ما میتوانستیم فلوتسون را از ساحل ببینیم.
مثال:
We could see the flotson from the beach.
معنی فارسی کلمه flotson
:
شی شناور که برای علامتگذاری یا مشخص کردن ناحیهای در آب استفاده میشود.