معنی فارسی flowerwork
B2زیباییشناسی یا هنر مرتبط با گلها و تزیینات آنها.
Art or craft involving the arrangement or decoration of flowers.
- NOUN
example
معنی(example):
هنرمند یک اثر گل آرایی زیبا برای نمایشگاه ایجاد کرد.
مثال:
The artist created a beautiful flowerwork for the exhibition.
معنی(example):
در بهار، تزئینات گلآرایی بسیاری از پارکها را زینت میبخشد.
مثال:
In spring, flowerwork decorations adorn many parks.
معنی فارسی کلمه flowerwork
:
زیباییشناسی یا هنر مرتبط با گلها و تزیینات آنها.