معنی فارسی flowoff

B1

سرازیر شدن، به حرکت درآمدن یا جدا شدن مایع از یک سطح.

To move or cause to move away from a surface due to gravity.

example
معنی(example):

آب از لبه میز سرازیر می‌شود.

مثال:

The water will flow off the edge of the table.

معنی(example):

برگ‌ها در پاییز از شاخه‌ها می‌ریزند.

مثال:

Leaves will flow off the branches in autumn.

معنی فارسی کلمه flowoff

: معنی flowoff به فارسی

سرازیر شدن، به حرکت درآمدن یا جدا شدن مایع از یک سطح.