معنی فارسی flued
B1دارای داکت یا لوله برای هدایت گازها یا دود.
Describing a structure that has a flue, a duct used for the passage of exhaust gases.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ساختمان به یک شومینه با داکت مجهز شده بود تا تهویه بهتری داشته باشد.
مثال:
The building was equipped with a flued fireplace for better ventilation.
معنی(example):
سیستم داکتدار به طرز مؤثری دود را از اتاق خارج میکند.
مثال:
The flued system helps in efficiently removing smoke from the room.
معنی فارسی کلمه flued
:دارای داکت یا لوله برای هدایت گازها یا دود.