معنی فارسی flueless

B1

بدون نیاز به دودکش، به ویژه در ارتباط با سیستم‌های گرمایشی.

Not requiring a flue; often safer and more convenient.

example
معنی(example):

شومینه جدید بدون دودکش است و برای استفاده در فضای داخلی ایمن‌تر است.

مثال:

The new heater is flueless, making it safer for indoor use.

معنی(example):

آتش بدون دود هیچ دودی نمی‌کند و نصب آن آسان‌تر است.

مثال:

A flueless fire makes no smoke and is easier to install.

معنی فارسی کلمه flueless

:

بدون نیاز به دودکش، به ویژه در ارتباط با سیستم‌های گرمایشی.