معنی فارسی flunkyism
B1فرهنگ یا حرکتی که عدم موفقیت را تشویق میکند.
A cultural or behavioral pattern that promotes or highlights failure.
- NOUN
example
معنی(example):
ناکارآمدی معمولاً به برداشتهای منفی در مدارس منجر میشود.
مثال:
Flunkyism often leads to negative perceptions in schools.
معنی(example):
او احساس میکرد که بار ناکارآمدی اطرافش او را خسته کرده است.
مثال:
He felt burdened by the flunkyism around him.
معنی فارسی کلمه flunkyism
:فرهنگ یا حرکتی که عدم موفقیت را تشویق میکند.