معنی فارسی flustrine
B1مربوط به یا مخصوص به محیطها یا شرایطی که در آنها خستگی احساس میشود.
Relating to or characterized by frustration.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
محیط فلوستران گونههای گیاهی منحصر به فردی را پشتیبانی میکند.
مثال:
The flustrine environment supports unique plant species.
معنی(example):
چندین موجود در زیستگاه فلوستران به خوبی زندگی میکنند.
مثال:
Several creatures thrive in a flustrine habitat.
معنی فارسی کلمه flustrine
:مربوط به یا مخصوص به محیطها یا شرایطی که در آنها خستگی احساس میشود.