معنی فارسی fluviovolcanic
B2منطقهای که در آن فعالیتهای آبی و آتشفشانی با هم ترکیب میشوند.
Relating to the interaction between river processes and volcanic activity.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
منطقه فلویوولکانی غنی از مواد معدنی و فعالیتهای آتشفشانی است.
مثال:
The fluviovolcanic region is rich in minerals and volcanic activity.
معنی(example):
دانشمندان برای درک زمینشناسی زمین، ساختارهای فلویوولکانی را مطالعه میکنند.
مثال:
Scientists study fluviovolcanic formations to understand Earth's geology.
معنی فارسی کلمه fluviovolcanic
:منطقهای که در آن فعالیتهای آبی و آتشفشانی با هم ترکیب میشوند.