معنی فارسی fluxer

B1

فردی که در یک سیستم، جریان اطلاعات یا مواد را تنظیم یا مدیریت می‌کند.

A person or device that facilitates the flow or movement of information or materials.

example
معنی(example):

فلوکسر به حفظ جریان اطلاعات در پروژه کمک کرد.

مثال:

The fluxer helped maintain the flow of information in the project.

معنی(example):

به عنوان یک فلوکسر، او اطمینان حاصل کرد که تمام اعضای تیم در جریان باشند.

مثال:

As a fluxer, she ensured that all team members stayed informed.

معنی فارسی کلمه fluxer

:

فردی که در یک سیستم، جریان اطلاعات یا مواد را تنظیم یا مدیریت می‌کند.