معنی فارسی fly-by
B1پرواز نزدیک از یک نقطه خاص، معمولاً در هوانوردی و برای نمایش یا بررسی.
A flight that passes near a point of interest, often used in aviation to describe a close approach.
- NOUN
example
معنی(example):
فضانورد از یک گذرگاه فوقالعاده بر روی ماه لذت برد.
مثال:
The astronaut enjoyed a spectacular fly-by of the moon.
معنی(example):
هواپیما در مراسم افتتاحیه بر روی استادیوم یک گذرگاه انجام داد.
مثال:
The plane performed a fly-by over the stadium during the opening ceremony.
معنی فارسی کلمه fly-by
:
پرواز نزدیک از یک نقطه خاص، معمولاً در هوانوردی و برای نمایش یا بررسی.