معنی فارسی fogie
B1شخصی که به طور خاصی از زندگی قدیمی و عادات سنتی حمایت میکند.
An old-fashioned person, especially one who is resistant to change.
- NOUN
example
معنی(example):
پدربزرگ کمی فسیل است، همیشه در حال یادآوری از گذشته است.
مثال:
Grandpa is a bit of a fogie, always reminiscing about the past.
معنی(example):
برخی او را فسیل میدانند چون از فنآوری مدرن خوشش نمیآید.
مثال:
Some consider him a fogie because he dislikes modern technology.
معنی فارسی کلمه fogie
:
شخصی که به طور خاصی از زندگی قدیمی و عادات سنتی حمایت میکند.