معنی فارسی fogyish
B1دارای صفات یا ویژگیهای فسیل، قدیمی یا کهنه.
Having qualities of being old-fashioned or conservative.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نگرش فسیلمانند او همکاران جوانترش را عصبانی میکند.
مثال:
His fogyish attitude annoys his younger colleagues.
معنی(example):
او یک دیدگاه فسیلمانند نسبت به موسیقی دارد و قدیمیها را ترجیح میدهد.
مثال:
She has a fogyish perspective on music, preferring oldies.
معنی فارسی کلمه fogyish
:
دارای صفات یا ویژگیهای فسیل، قدیمی یا کهنه.