معنی فارسی foilable

B2

قابل اصلاح یا تغییر، به ویژه در رابطه با برنامه‌ها یا اسناد.

Capable of being altered or amended, especially regarding plans or documents.

example
معنی(example):

برنامه‌ها قابل اصلاح بودند، که این باعث شد تغییر آنها آسان باشد.

مثال:

The plans were foilable, making them easy to change.

معنی(example):

او متوجه شد که این قانون در شرایط خاص قابل اصلاح است.

مثال:

He found the rule to be foilable under certain conditions.

معنی فارسی کلمه foilable

: معنی foilable به فارسی

قابل اصلاح یا تغییر، به ویژه در رابطه با برنامه‌ها یا اسناد.