معنی فارسی follyproof
B1امنی که در برابر اشتباهات و احمق بازیها مقاوم است.
Designed to prevent foolish mistakes.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این طرح به گونهای طراحی شده بود که در برابر تصمیمات احمقانه مقاوم باشد.
مثال:
The plan was designed to be follyproof.
معنی(example):
آنها هدفشان ایجاد یک راهحل مصون از احمق بازی بود.
مثال:
They aimed to create a follyproof solution.
معنی فارسی کلمه follyproof
:امنی که در برابر اشتباهات و احمق بازیها مقاوم است.