معنی فارسی foodful

B1

غذایی که سرشار از مواد مغذی و طعم باشد.

Rich in food or nutrients; a term that describes food that is both satisfying and nutritious.

example
معنی(example):

این خوراکی پر از طعم بود و به واقع غذایی خوشمزه بود.

مثال:

The dish was full of flavor and truly foodful.

معنی(example):

آن‌ها گزینه‌های غذایی زیادی در آن رستوران سرو می‌کنند.

مثال:

They serve many foodful options at that restaurant.

معنی فارسی کلمه foodful

:

غذایی که سرشار از مواد مغذی و طعم باشد.