معنی فارسی foolhardiness

B1

احمقانه‌گری، رفتار یا تصمیمات غیرمنطقی و خطرناک.

The quality of being recklessly bold or foolish.

example
معنی(example):

احمقانه‌گری او در برابر خطر تعجب‌آور بود.

مثال:

His foolhardiness in the face of danger was surprising.

معنی(example):

احمقانه‌گری این طرح به شکست آن منجر شد.

مثال:

The foolhardiness of the plan led to its failure.

معنی فارسی کلمه foolhardiness

:

احمقانه‌گری، رفتار یا تصمیمات غیرمنطقی و خطرناک.