معنی فارسی footsoreness

B1

درد یا ناراحتی احساس شده در پاها، که معمولاً ناشی از فعالیت بیش از حد یا فشار است.

Discomfort or pain experienced in the feet, usually resulting from excessive activity or strain.

example
معنی(example):

بعد از پیاده‌روی، احساس درد زیادی در پاهایم داشتم.

مثال:

After the hike, I felt a lot of footsoreness.

معنی(example):

درد پاها را می‌توان با استراحت کاهش داد.

مثال:

Footsoreness can be relieved by resting.

معنی فارسی کلمه footsoreness

: معنی footsoreness به فارسی

درد یا ناراحتی احساس شده در پاها، که معمولاً ناشی از فعالیت بیش از حد یا فشار است.