معنی فارسی forblack

B1

تغییر یک فضا یا شی به رنگ سیاه برای تأثیرگذاری بصری

To paint or decorate something in black to create a specific aesthetic or effect.

example
معنی(example):

طراح تصمیم گرفت کل اتاق را سیاه کند تا تأثیر دراماتیکی ایجاد کند.

مثال:

The designer chose to forblack the entire room for a dramatic effect.

معنی(example):

آنها می‌خواستند فضای باز را سیاه کنند تا جوی صمیمی‌تر ایجاد شود.

مثال:

They wanted to forblack the open space for a more intimate setting.

معنی فارسی کلمه forblack

:

تغییر یک فضا یا شی به رنگ سیاه برای تأثیرگذاری بصری