معنی فارسی forbite

B1

فراموش کردن یا نادیده گرفتن یک احساس یا فکر، به ویژه احساسات منفی

To deliberately refrain from feeling or expressing a particular emotion.

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت هرگونه فکر منفی در مورد پروژه را فراموش کند.

مثال:

He decided to forbite any negative thoughts about the project.

معنی(example):

او عصبانیتش را فراموش خواهد کرد تا آرامش برقرار شود.

مثال:

She will forbite her anger to keep the peace.

معنی فارسی کلمه forbite

: معنی forbite به فارسی

فراموش کردن یا نادیده گرفتن یک احساس یا فکر، به ویژه احساسات منفی